شمایل امام مهدی
محدثان معتبر - از شیعه و اهل سنّت - بنابر احادیث بسیاری، از پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله و ائمهعلیهم السلام شمایل و اوصاف حضرت مهدیعلیه السلام را در کتابهای خویش بیان کردهاند. مجموعه این روایات را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
دسته نخست، روایاتی است که شمایل حضرتش را پس از ولادت و در ایام کودکی و در ایام حیات امام عسکریعلیه السلام، توصیف نمودهاند.
دسته دوم، حکایاتی است که ملاقات کنندگان با آن حضرت در طول دوران غیبت، شمایل آن حضرت را ذکر کردهاند.
دسته سوم، احادیثی است که به نقل از معصومینعلیهم السلام شمایل و ویژگیهای جسمانی آن حضرت را هنگام ظهور و حکومت ایشان بیان کردهاند.
1 . روایات دسته اوّل:
یعقوب منقوش گوید: «خدمت امام یازدهم حسن عسکریعلیه السلام وارد شدم. درون حیات بر سکویی نشسته بود و سمت راستش اتاقی بود و بر آن پردهای آویخته بود. عرض کردم: ای سید من! صاحب امر امامت بعد از شما کیست؟
فرمود: این پرده را بالا بزن، آن را بالازدم، یک پسربچه به قامت پنج وجب - که به نظر میآمد هشت الی ده سال داشت - بیرون آمد. با پیشانی درخشان و روی سفید و دو چشم براق و دو کتف ستبر و دو زانوی برگشته. در گونه راستش خالی و در سرش گیسوانی بود. بر زانوی پدر خود ابیمحمد نشست؛ پس به من فرمود: این است صاحب الامر شما». [1] .
2 . حکایات دسته دوم:
شمایل حضرت در پارهای از حکایتهای ملاقات نیز ذکر شده است. البته اینها همانند روایتهای دسته اوّل و سوم اطمینان آور نیستند. (ملاقات با حضرت مهدیعلیه السلام)
3 . روایات دسته سوم:
روایاتی است که شمایل حضرت را در هنگام قیام و ظهور و عصر حکومت ذکر کرده است.
3 - 1 . امام رضاعلیه السلام فرمود: «... وَاِنَّ القائِمَ هُوَ الَّذی اِذا خَرَجَ کانَ فی سِنِّ الشُّیُوخِ وَمَنْظَرِ الشُّبَّانِ قَوِیّاً فی بَدَنِهِ حَتَّی لوْ مَدَّ یَدَهُ اِلی اَعْظَمِ شَجَرَةٍ عَلی وَجْهِ الاَرْضِ لَقَلَعَها وَلَوْ صاحَ بَیْنَ الجِبالِ لَتَدَکْدَکَتْ صُخُورُها...» [2] ؛ «... قائم آن است که چون ظهور کند، در سن پیران است و سیمای جوان دارد. نیرومند باشد تا به جایی که اگر دست به بزرگترین درخت زمین اندازد، آن را از جا بکند و اگر میان کوهها نعره کشد، سنگهای آنها از هم بپاشد».
3-2. امیرمؤمنان علیعلیه السلام بالای منبر فرمود: «یَخْرُجُ رَجُلٌ مِنْ وُلدی فی آخِرِ الزَّمانِ اَبْیَضُ اللَّونِ مُشْرَبٌ بالحُمْرَةِ مَبْدَحُ البَطنِ عَریضُ الفَخِذَیْنِ عَظیمُ مَشاشِ المَنْکَبَینِ بِظَهرِه شامَّتانِ: شامَةٌ عَلی لَوْنِ جِلْدِه و شامَةٌ عَلی شِبهِ شامَةِ النَبیّصلی الله علیه وآله...» [3] ؛ «مردی از فرزندانم در آخِرُالزّمان ظهور میکند. رنگش سفید آمیخته به سرخی و شکمش بر آمده است. دو رانش ستبر و هر دو شانهاش قوی است. در پشتش دو خال است، مانند مهر؛ یکی به رنگ پوستش و یکی چون مهر نبوّت پیغمبرصلی الله علیه وآله».
3 - 3 . آنحضرت فرمود: «...وَهُوَ رَجُلٌ اَجْلَی الجَبِینِ، اَقْنَی الاَنْفِ، ضَخْمُ البَطْنِ، اَزْیَلُ الفَخِذَیْنِ بِفَخِذِهِ الیُمْنی شامَةٌ، اَفْلَجُ الثَّنایا، وَیَملأُ الاَرضَ عَدلاً کَما مُلِئَتْ ظُلماً وَجُوراً» [4] ؛ «... او مردی است بلند پیشانی، دارای بینی باریکی که میانش اندک برآمدگی دارد. برآمده شکم، دارای رانهای درشت و پهن است. خالی بر ران راست او است. میان دو دندان پیشین او گشاده است...».
3-4. امام باقرعلیه السلام نیز در وصف آن حضرت فرمود: «... او شخصی است سرخ و سفید دارای چشمانی گرد و فرو رفته، ابروانی پر پشت و برجسته و شانهای پهن...». [5] .
3-5. امام علیعلیه السلام فرمود: «مهدی دارای چشمانی سیاه و درشت است. موهایی مجعد و خالی بر گونه دارد...». [6] .
3-6. امام باقرعلیه السلام فرمود: «مهدی در حالی قیام خواهد کرد که یک تار موی سفید در سر و محاسن او دیده نمیشود». [7] .
و همین معنا در کلام نورانی امام مجتبیعلیه السلام آمده است که حضرت مهدی در سن و سالی کمتر از چهل ظهور خواهد کرد. [8] .
از روایات فوق و احادیث دیگر، میتوان حضرتش را این گونه وصف نمود: چهرهاش گندمگون، ابروانش هلالی و کشیده، چشمانش سیاه و درشت و جذاب، شانهاش پهن، دندانهایش براق و گشاده، بینیاش کشیده و زیبا، پیشانیش بلند و تابنده، استخوان بندیاش استوار و صخره سان، دستان و انگشتانش درشت، گونههایش کم گوشت و اندکی متمایل به زردی که از بیداری شب عارض شده، بر گونه راستش خالی مشکین، عضلاتش پیچیده و محکم، موی سرش بر لاله گوش ریخته، اندامش متناسب و زیبا، هیئتش خوش منظر و رباینده، رخسارهاش در هالهای از شرم بزرگوارانه و شکوهمند غرق، قیافهاش از حشمت و شکوه رهبری سرشار، نگاهش دگرگون کننده و خروشش دریاسان و فریادش همه گیر است. [9] .
پی نوشت ها:
[1] کمالالدین، ج 2، ص 78، ح 1؛ ر.ک: الکافی، ج 1، ص 514، ح 2.
[2] کمالالدین، ح 2، ص 48، ح 7.
[3] کمالالدین، ج 2، ص 367، ح 17.
[4] الغیبة، ص 214، ح 2.
[5] همان، ص 215، ح 3.
[6] همان، ص 304، ح 14.
[7] شرحالاخبار، نعمان بن محمدبن منصور، ج 3، ص 380.
[8] کمالالدین، ج 1، ص 315.
[9] خورشید مغرب، ص 27.
- ۰ نظر
- ۱۸ دی ۹۳ ، ۱۴:۴۵
- ۶۳۴ نمایش