بیداری اندیشه1 ( Vigilantism Anxiety1)

لطفا برای کامل شدن اطلاعاتتان به بیداری اندیشه 1و3 بروید

بیداری اندیشه1 ( Vigilantism Anxiety1)

لطفا برای کامل شدن اطلاعاتتان به بیداری اندیشه 1و3 بروید

بیداری اندیشه1 ( Vigilantism  Anxiety1)

**برای بهتر شدن وبلاگ نظر بگذارید**
** please write the comment **
لطفا سئوالهایی را که دارید بپرسید (همراه با ایمیل بصورت خصوصی) تا جوابتان به شما ارسال شود

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۹۳/۱۰/۲۱
    UFO
پربیننده ترین مطالب
  • ۹۳/۱۰/۲۱
    UFO
آخرین نظرات
نویسندگان

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام مهدی» ثبت شده است


بسم الله الرحمن الرحیم
تعدادی از احادیث بی شمار از پیامبر اکرم حضرت محمد رسول الله(درود خدا بر او باد) به نقل از منابع روایی شیعه و سنی آورده ایم که به روزگار غریبی اسلام در آخرالزمان و ظهور امام عصر( درود خدا بر او باد) مربوط است. مضامین احادیث آنقدر تکان دهنده و به روز هستند که انگار روزگار ما را مرور می کنند:
 
تعدادی از احادیث بی شمار از پیامبر اکرم حضرت محمد رسول الله(درود خدا بر او باد) به نقل از منابع روایی شیعه و سنی آورده ایم که به روزگار غریبی اسلام در آخرالزمان و ظهور امام عصر( درود خدا بر او باد) مربوط است. مضامین احادیث آنقدر تکان دهنده و به روز هستند که انگار روزگار ما را مرور می کنند:

پیامبر خدا محمد مصطفی ( که درود خدا بر او باد) در روایتی فرمود:
روزگاری خواهد آمد که دین خدا تکه تکه خواهد شد. سنت من در نزد آنان بدعت و بدعت در نزد آنان سنت باشد ، شخصیت های بزرگ در نزد آنها حیله گر خوانده می شوند و اشخاص حیله گر در نزد مردم، با شخصیت و وزین خوانده شوند .
مومن در نزد آنان حقیر و بی مقدار می شود و فاسق به پیش آنها محترم و ارجمند باشد ، کودکانشان پلید و گستاخ و بی ادب و زنانشان بی باک و بی شرم و بی حیا شوند، پناه بردن به آنها خواری و اعتماد به آنان ذلت و درخواست چیزی از آنها نمودن، جامه درویشی به تن کردن و مایه بیچارگی و ننگ است .
در آن هنگام خداوند ، آنان را از باران به هنگام، محروم سازد و در وقت نامناسب بر آنها ببارد .
اگر در جمع آنها باشی به تو دروغ گویند
زمانی بر مردم بیاید که چهره هایشان چهره های آدمیان ولی دل هایشان دل های شیاطین باشد ، بسان گرگان درنده خونریز باشند. از منکرات اجتناب نکنند، پیوسته به کارهای ناپسند خویش ادامه دهند ، اگر در جمع آنها باشی به تو دروغ گویند و اگر خبری برایشان بازگویی تو را دروغگویی شناسند و چون از آنها غایب باشی غیبتت کنند . افراد بد بر آنان مسلط شود که آنان را به انواع عذاب معذب دارند، نیکانشان دعا کنند ولی اجابت نشود.
شکم هاشان خدایان آنها، و زنانشان قبله گاهشان و پولشان دین شان
در جایی دیگر رسول خدا فرمود : زمانی بر مردم بیاید که شکم هاشان خدایان آنها شود، و زنانشان قبله گاهشان و پول شان دین شان شود و کالاهای دنیوی را مایه شرف و اعتبار و ارزش خویش دانند .
از ایمان جز نامی و از اسلام جز آثاری و از قرآن جز درس نماند. ساختمان های مسجدهایشان آباد باشد ولی دلهایشان از جهت هدایت خدا خراب شود .
به چهار بلا مبتلا شوند. نخست: تجاوز به ناموس شان
در آن روزگار است که خداوند، آنها را به چهار بلا مبتلا سازد . نخست: تجاوز به ناموسشان و دوم: هتک حرمت از ناحیه زورمندان و ثروتمندانشان ، سوم: خشکسالی، چهارم: ظلم و ستم از جانب زمامداران و قاضیان .
اصحاب از سخنان آن حضرت سخت به شگفت آمدند و گفتند : یا رسول الله ! مگر آنها بت پرست هستند؟ پیامبر فرمود : آری هر پول و درهمی به نزد آنها بتی است که در حد پرستش به آن تعلق خاطر دارند .
آنچنان از علما بگریزند که گوسفند از گرگ گریزد
از پیامبر خدا در منابع شیعه و اهل تسنن روایت شده است که در جایی دیگر فرمود:
روزگاری بیاید که مردم شان آنچنان از علما بگریزند که گوسفند از گرگ گریزد. در آن هنگام، خداوند آنها را به سه بلا دچار سازد : نخست آنکه برکت از مالشان بگیرد ، دوم: ستمگران را بر آنها مسلط سازد و سوم انکه بی ایمان از دنیا بروند .
یکی از اصحاب از پیامبر پرسید: یا رسول الله دین مردم شان چگونه خواهد بود؟
پیامبر فرمود : زمانی بر مردم بیاید که هر کس دین خویش را به سختی حفظ کند . دینداری شان بسان کسی ماند که آتش در دست خود نگه دارد.
از قرآن جز رسم الخطی و از اسلام جز نامی برای مسلمانان نماند
در جایی دیگر در بحارالانوار جلد52ص190 پیامبر فرمود : زمانی برسد که از قرآن جز رسم الخطی و از اسلام جز نامی برای مسلمانان نماند ، آنچنانکه گروهی به دین خدا در جهان خوانده شوند در حالی که همین گروه از هرکسی از اسلام دورتر باشند. مسجدهاشان از حیث ساختمان آباد ولی از نظر هدایت، خراب باشد.
در میان مردمانشان قرآن و اهل آن در اقلیت باشند. مومنانشان در میان مردم باشند ولی در میان آنها نباشند، با مردم باشند ولی براستی با مردم نباشند ، زیرا هدایت با ضلالت همراه نیست گرچه در کنار یکدیگر باشند .
به اندک نانی پیش هرکسی کرنش کنند
در بحار ج 77ص369 آمده است پیامبر در اواخر عمر خود اصحاب را جمع کردند و فرمودند: زمانی بر مردم بیاید که اخلاق انسانی از آنان رخت بربندد چنانکه اگر نام یکی را بشنوی به از آن بود که آن را ببینی یا اگر او را ببینی به از آن است که او را بیازمایی. چون او را بیازمایی، حالاتی زشت و ناروا در او مشاهده کنی .
دینشان پول و قبله گاهشان زنانشان شود. برای رسیدن به اندک نانی پیش هرکسی کرنش کنند نه خود را در پناه اسلام دانند و نه به کیش نصرانی زندگی کنند . بازرگانان و کاسبان شان رباخوار و فریبکار ، و زنانشان خود را برای نامحرمان بیارایند. در آن هنگام اشرارشان بر آنها چیره گردند و هر چه دعا کنند به اجابت نرسد .
آنچنان به قوانین اسلامی بی اعتنا بشوند که...
روزگاری خواهد امد که مردمانشان به پراکندگی مصمم باشند و از هماهنگی و اتفاق نظر و اتحاد بدور شوند. آنچنان به قوانین اسلامی بی اعتنا بشوند که گویی آنان خود پیشوای قرآن بودند نه قرآن پیشوای آنها . از حق جز نامی نزد آنها نمانده باشد و از قرآن جز خط و ورقی نشناسند. بسا یکی در درس قرآن و تفسیر وارد شود ، هنوز جا خوش نکرده از دین خارج شود . و چون در آخرالزمان دینتان دستخوش افکار گوناگون روایات جدید شود، کمتر کسی از شماست که دینش را حفظ کند.
هنگامی که معیشت جز با گناه تامین نگردد
در کنزالاعمال حدیث 31008 آمده است یکی از اصحاب پرسید دین خدا چگونه خواهد شد؟
پیامبر(ص) فرمود : زمانی بر مردم بیاید که هیچ دیندار دینش برایش سالم نماند جز اینکه از قله کوهی بگریزد یا از سوراخی به سوراخ دیگر پناه برد چون روباه که با بچه هایش چنین کند ، و این آخرالزمان باشد .
هنگامی که معیشت جز با گناه تامین نگردد ، چون این وضع پیش آید عزب بودن و تجرد حلال شود ، در آن روزگار است که مرد به دست پدر و مادرش تباه و گمراه شود و اگر پدر و مادر نداشته باشد به دست زن و فرزندش و اگر زن و فرزند نداشته باشد، چه بسا هلاکت و تباهی اش به دست خویشان و همسایگانش باشد که او را به تهیدستی و فقر سرزنش کنندو بترسانند و تکالیفی بر او نهند که وی از عهده ان بر نیاید تا گاهی که او به پرتگاه های هلاکت سقوط کند .
در آخرالزمان فریبکارانی بیایند که حدیث هایی نو و روایت هایی جدید از دین بر شما بخوانند
و نیز از پیامبر خدا در کتاب کنزالاعمال، حدیث 290324 روایت شده است که فرمود : در آخرالزمان دغلبازان و فریبکارانی بیایند که حدیث هایی نو و روایت هایی جدید از دین بر شما بخوانند، انچنان که نه شما و نه پدرانتان چنین حدیث هایی نشنیده باشید. پس دوری گزینید از آنها. مبدا به دام تزویر و فریب شان بیافتید .
از علی بن ابی طالب(ع) درباه آخرالزمان پرسیده شد : آیا در آن زمان مومنانی وجود دارند؟ فرمود: آری . باز پرسیده شد: آیا از ایمان آنان بر اثر فتنه ها چیزی کاسته می شود؟ فرمود: نه ، مگر آن مقدار که قطرات باران از سنگ خارا بکاهد اما آنان در رنج بسر برند.
امیرالمونین (ع) فرمود : زمانی بر مردم بیاید که مقرب نباشد جز به سخن چینی ، و جالب شمرده نشود جز فاجر بودن ، و تحقیر نشوند جز افراد با انصاف، در آن زمان دستگیری مستمندان زیان بشمار آید و صله رحم لطف وبزرگواری بشمار آید .(نهج/حکمت 102)
امام سجاد(ع) فرمود : چون خداوند می دانست در آخرالزمان اهل فکر دقیق النظر خواهند آمد، از این جهت قل هوالله و احد و آیاتی از سوره حدید نازل کرد. بحار 60/18
بر شما باد که همچون بادیه نشینان و زنان دینداری کنید
امام صادق(ع) فرمود : چون قائم ما قیام کند خداوند انچنان نیرویی به چشم و گوش پیروانش داده که به پیک و پیام اور نیازی نداشته باشند و به هرکجای جهان که باشند امام خود را ببینند و سخنش را بشنوند. بحار 36/45
پیامبر (ص) فرمود :« این دین مدام برپا خواهد ماند و گروهی از مسلمانان از آن دفاع کنند و در کنار ان بجنگند تا قیامت بپا شود » و فرمود « در هر عصر و زمانی گروهی از امتم مدافع احکام خدا باشند و از مخالفان باکی نداشته باشند » کنزالاعمال حدیث34499و34500
در جای دیگری فرمودند: « چون در اخرالزمان دینتان دستخوش افکار گوناگون گردد، بر شما باد که همچون بادیه نشینان و زنان دینداری کنید که به دل هایشان دیندارند و دین انها از الایش به افکار مصون ماند." بحار 52/111

  • رضا محمدزاده

علائم ظهور

در اینجا به ذکر قسمتى از نشانههاى ظهور حضرت قائم آل محمد (اَرْواحُنا فَداه ) مى پردازیم که پیش از ظهور آن حضرترخ مى دهد:
1 - 
خروج سفیانى (سفیانى ، یکى از طاغوتهاى مقدّس مآب از نسلابوسفیان است و در شام به دست سپاه حضرت مهدى (علیه السلام ) شکست خورده و کشته مىشود
2 - 
کشته شدن سیّدِ حسنى (جوان خوش صورت از آل امام حسن(علیه السلام ) با سپاهش به حمایت از امام زمان (علیه السلام ) برمى خیزد و سرانجام، به شهادت مى رسد
3 - 
اختلاف بنى عبّاس در ریاست دنیا.
4 - 
گرفتن خورشید در نیمه ماه رمضان .
5 - 
گرفتن ماه در آخر آن ماه ، برخلاف عادت (و نظم فلکى.
6 - 
فرو رفتن زمین بیداء (زمین بین مکّه و مدینه.
7 - 
فرورفتن زمین در نقطه اى از مشرق و مغرب .
8 - 
توقّف خورشید، هنگام اوّل ظهر تا وسطوقت عصر.
9 – 
طلوع خورشید از مغرب .
10 - 
کشتننفس زکیّهدرپشت کوفه همراه هفتاد نفر از نیکان .
11 - 
سر بریدن یک مرد هاشمى بین حجرالا سودو مقام ابراهیم (علیه السلام .
12 - 
ویران شدن دیوار مسجد کوفه .
13 - 
بهاهتزاز درآمدن پرچمهاى سیاه از جانب خراسان .
14 - 
خروج یمانى (یمانى از مرداننیک و طرفدار امام زمان (علیه السلام ) است ) که به حمایت از آن حضرت ، با سپاه خودبرمى خیزد
15 - 
ظهور مغربى در مصر و حکومت او بر مردمشام .
16 - 
فرود ترکها به جزیره .
17 - 
ورود رومیان به رمله .
18 - 
طلوعستاره درخشان در سمت مشرق که همچون ماه مى درخشد سپس دو جانب آن خم گردد که نزدیکشود که آن دو جانب به همدیگر متّصل شوند.
19 - 
پدید آمدن سرخى در آسمان که درفضا پراکنده گردد.
20 - 
آتشى در طول مشرق ، آشکار شود و سه روز یا هفت روز درآسمانى باقى بماند.
21 - 
پاره نمودن عرب اسارت خود را و حکومت عرب بر شهرها وکشورها.
22 - 
بیرون رفتن عرب از تحت نفوذ سلطان عجم .
23 - 
کشتن امیر مصر،توسّط مردم مصر.
24 - 
خراب شدن شام .
25 - 
اختلاف سه پرچم در شام (کشمکش سهگروه.
26 - 
ورود دو پرچم قیس و عرب به کشور مصر.
27 - 
به اهتزاز درآمدنپرچمهاى قبیلهکندهدر خراسان .
28 - 
آمدن اسبهایى از جانبمغرب ، تا اینکه در کنار حیره (نزدیک کوفه ) بسته شوند.
29 - 
برافراشته شدنپرچمهاى سیاه از جانب مشرق به سوى حیره .
30 - 
طغیان آب فرات ، به طورى کهسرازیر کوچه هاى کوفه گردد.
31 - 
خروج شصت دروغگو که همه آنان ادّعاى نبوت مىکنند.
32 - 
خروج دوازده نفر از نژاد ابوطالب (علیه السلام ) که همه آنان ادّعاىامامت براى خود دارند.
33 - 
سوزاندن مردى بلند مقام از شیعیان بنى عبّاس بینسرزمین جلولاء (واقع در هفت فرسخى خانقین ) و سرزمین خانقین .
34 - 
بستن پلىنزدیک محله کرخ بغداد.
35 - 
برخاستن باد سیاهى در بغداد، در آغاز روز.
36 - 
زلزله شدید در بغداد.
37 - 
فرو رفتن بیشتر شهر بغداد در زمین بر اثر زلزله .
38 - 
ترس عمومى که عراق و بغداد را فراگیرد.
39 - 
مرگهاى سریع و عمومى دربغداد.
40 - 
کم شدن اموال و انسانها و محصول کشاورزى .
41 - 
پیدایش ملخ درفصل خود و در غیر فصل خود تا آنجا که زراعتها و غلاّت را از بین ببرد.
42 - 
کمشدن غلاّت و محصولات گیاهى .
43 - 
اختلاف و کشمکش در میان دو صنف از عجم وخونریزى بسیار بین آنان .
44 - 
بیرون آمدن بردگان از زیر فرمان اربابان و کشتناربابان .
45 - 
مسخ شدن جمعى از بدعتگذاران ، به صورت میمون و خوک .
46 - 
پیروزى بردگان بر شهرهاى اربابان .
47 - 
نداى (غیرعادى ) از آسمان بر همه جهانبه طورى که هرکسى در هر زبانى باشد آن ندا را به زبان خودش مى شنود.
48 - 
پیدایشصورت و سینه انسان در قرص خورشید.
49 - 
مردگانى زنده از قبرها بیرون آیند و بهدنیا بازگردند و به دید و بازدید با همدیگر بپردازند.
50 - 
در پایان همه ، 24بار، باران پى در پى مى آید و زمین خشک را پس از مرگش ، زنده و سبز و خرّم مى کند وبه دنبال آن برکتهاى زمین بروز مى نماید و در دسترس قرار مى گیرد
و بعد از این حوادث ، هرگونه بلا و ناراحتى و گرفتارىمعتقدین به حق از شیعیان حضرت مهدى (علیه السلام ) برطرف مى گردد، در این هنگامآنها آگاه شوند که امام عصر (عَجَّلَ اللّه تعالى فَرَجَه الشّریف ) در مکّه ظهورکرده است براى یارى او به سوى مکّه رهسپار شوند، چنانکه روایات ، بیانگر این مطلباست .
این نشانه هایى که ذکر شد، پاره اى از آنها حتمى است و پاره اى مشروط بهشرایطى است و خداوند داناتر است که چه خواهد شد و ما آنچه را نقل کردیم ، از کتب ازحدیث و روایات ، گرفته شده ، از خداى بزرگ کمک مى جوییم و از درگاه او توفیق سعادتمى خواهیم .
  • رضا محمدزاده


محدثان معتبر - از شیعه و اهل سنّت - بنابر احادیث بسیاری، از پیامبر اکرم‏صلی الله علیه وآله و ائمه‏علیهم السلام شمایل و اوصاف حضرت مهدی‏علیه السلام را در کتاب‏های خویش بیان کرده‏اند. مجموعه این روایات را می‏توان به سه دسته تقسیم کرد:
دسته نخست، روایاتی است که شمایل حضرتش را پس از ولادت و در ایام کودکی و در ایام حیات امام عسکری‏علیه السلام، توصیف نموده‏اند.
دسته دوم، حکایاتی است که ملاقات کنندگان با آن حضرت در طول دوران غیبت، شمایل آن حضرت را ذکر کرده‏اند.
دسته سوم، احادیثی است که به نقل از معصومین‏علیهم السلام شمایل و ویژگی‏های جسمانی آن حضرت را هنگام ظهور و حکومت ایشان بیان کرده‏اند.
1 . روایات دسته اوّل:
یعقوب منقوش گوید: «خدمت امام یازدهم حسن عسکری‏علیه السلام وارد شدم. درون حیات بر سکویی نشسته بود و سمت راستش اتاقی بود و بر آن پرده‏ای آویخته بود. عرض کردم: ای سید من! صاحب امر امامت بعد از شما کیست؟
فرمود: این پرده را بالا بزن، آن را بالازدم، یک پسربچه به قامت پنج وجب - که به نظر می‏آمد هشت الی ده سال داشت - بیرون آمد. با پیشانی درخشان و روی سفید و دو چشم براق و دو کتف ستبر و دو زانوی برگشته. در گونه راستش خالی و در سرش گیسوانی بود. بر زانوی پدر خود ابی‏محمد نشست؛ پس به من فرمود: این است صاحب الامر شما». [1] .
2 . حکایات دسته دوم:
شمایل حضرت در پاره‏ای از حکایت‏های ملاقات نیز ذکر شده است. البته اینها همانند روایت‏های دسته اوّل و سوم اطمینان آور نیستند. (ملاقات با حضرت مهدی‏علیه السلام)
3 . روایات دسته سوم:
روایاتی است که شمایل حضرت را در هنگام قیام و ظهور و عصر حکومت ذکر کرده است.
3 - 1 . امام رضاعلیه السلام فرمود: «... وَاِنَّ القائِمَ هُوَ الَّذی اِذا خَرَجَ کانَ فی سِنِّ الشُّیُوخِ وَمَنْظَرِ الشُّبَّانِ قَوِیّاً فی بَدَنِهِ حَتَّی لوْ مَدَّ یَدَهُ اِلی اَعْظَمِ شَجَرَةٍ عَلی وَجْهِ الاَرْضِ لَقَلَعَها وَلَوْ صاحَ بَیْنَ الجِبالِ لَتَدَکْدَکَتْ صُخُورُها...» [2] ؛ «... قائم آن است که چون ظهور کند، در سن پیران است و سیمای جوان دارد. نیرومند باشد تا به جایی که اگر دست به بزرگ‏ترین درخت زمین اندازد، آن را از جا بکند و اگر میان کوه‏ها نعره کشد، سنگ‏های آنها از هم بپاشد».
3-2. امیرمؤمنان علی‏علیه السلام بالای منبر فرمود: «یَخْرُجُ رَجُلٌ مِنْ وُلدی فی آخِرِ الزَّمانِ اَبْیَضُ اللَّونِ مُشْرَبٌ بالحُمْرَةِ مَبْدَحُ البَطنِ عَریضُ الفَخِذَیْنِ عَظیمُ مَشاشِ المَنْکَبَینِ بِظَهرِه شامَّتانِ: شامَةٌ عَلی لَوْنِ جِلْدِه و شامَةٌ عَلی شِبهِ شامَةِ النَبیّ‏صلی الله علیه وآله...» [3] ؛ «مردی از فرزندانم در آخِرُالزّمان ظهور می‏کند. رنگش سفید آمیخته به سرخی و شکمش بر آمده است. دو رانش ستبر و هر دو شانه‏اش قوی است. در پشتش دو خال است، مانند مهر؛ یکی به رنگ پوستش و یکی چون مهر نبوّت پیغمبرصلی الله علیه وآله».
3 - 3 . آن‏حضرت فرمود: «...وَهُوَ رَجُلٌ اَجْلَی الجَبِینِ، اَقْنَی الاَنْفِ، ضَخْمُ البَطْنِ، اَزْیَلُ الفَخِذَیْنِ بِفَخِذِهِ الیُمْنی شامَةٌ، اَفْلَجُ الثَّنایا، وَیَملأُ الاَرضَ عَدلاً کَما مُلِئَتْ ظُلماً وَجُوراً» [4] ؛ «... او مردی است بلند پیشانی، دارای بینی باریکی که میانش اندک برآمدگی دارد. برآمده شکم، دارای ران‏های درشت و پهن است. خالی بر ران راست او است. میان دو دندان پیشین او گشاده است...».
3-4. امام باقرعلیه السلام نیز در وصف آن حضرت فرمود: «... او شخصی است سرخ و سفید دارای چشمانی گرد و فرو رفته، ابروانی پر پشت و برجسته و شانه‏ای پهن...». [5] .
3-5. امام علی‏علیه السلام فرمود: «مهدی دارای چشمانی سیاه و درشت است. موهایی مجعد و خالی بر گونه دارد...». [6] .
3-6. امام باقرعلیه السلام فرمود: «مهدی در حالی قیام خواهد کرد که یک تار موی سفید در سر و محاسن او دیده نمی‏شود». [7] .
و همین معنا در کلام نورانی امام مجتبی‏علیه السلام آمده است که حضرت مهدی در سن و سالی کمتر از چهل ظهور خواهد کرد. [8] .
از روایات فوق و احادیث دیگر، می‏توان حضرتش را این گونه وصف نمود: چهره‏اش گندمگون، ابروانش هلالی و کشیده، چشمانش سیاه و درشت و جذاب، شانه‏اش پهن، دندان‏هایش براق و گشاده، بینی‏اش کشیده و زیبا، پیشانیش بلند و تابنده، استخوان بندی‏اش استوار و صخره سان، دستان و انگشتانش درشت، گونه‏هایش کم گوشت و اندکی متمایل به زردی که از بیداری شب عارض شده، بر گونه راستش خالی مشکین، عضلاتش پیچیده و محکم، موی سرش بر لاله گوش ریخته، اندامش متناسب و زیبا، هیئتش خوش منظر و رباینده، رخساره‏اش در هاله‏ای از شرم بزرگوارانه و شکوهمند غرق، قیافه‏اش از حشمت و شکوه رهبری سرشار، نگاهش دگرگون کننده و خروشش دریاسان و فریادش همه گیر است. [9] .

پی نوشت ها: 
[1] کمال‏الدین، ج 2، ص 78، ح 1؛ ر.ک: الکافی، ج 1، ص 514، ح 2. 
[2] کمال‏الدین، ح 2، ص 48، ح 7. 
[3] کمال‏الدین، ج 2، ص 367، ح 17. 
[4] الغیبة، ص 214، ح 2. 
[5] همان، ص 215، ح 3. 
[6] همان، ص 304، ح 14. 
[7] شرح‏الاخبار، نعمان بن محمدبن منصور، ج 3، ص 380. 
[8] کمال‏الدین، ج 1، ص 315. 
[9] خورشید مغرب، ص 27. 

  • رضا محمدزاده

نشانه های آخرالزمان
علاوه بر این اصطلاح رایج، در فرهنگ مسلمانان، اصطلاح مشابه دیگری به نام «اشراطُ الساعَة» وجود دارد. این اصطلاح که بیشتر نزد اهل سنّت رایج است، به نشانه‏های وقوع قیامت اختصاص دارد؛ [1] ولی روایات ذکر شده ذیل این عنوان، نشان می‏دهد که بسیاری از نشانه‏های آن، همچون نشانه‏های آخِرُالزّمان است و می‏توان بسیاری از نشانه‏های آخِرُالزّمان را نیز نشانه‏های قیامت دانست. بخشی از مشخصه‏های آخِرُالزّمان عبارت است از:

1) گریز از دین 
پیامبر اسلام‏صلی الله علیه وآله درباره ویژگی‏های انسان‏های این دوران می‏فرماید:
یَأتِی عَلَی النَّاسِ زَمانٌ... دینُهُم دَراهِمُهُمْ وَ هَمُّهُمْ بُطُونُهُمْ وَقِبلَتُهُمْ نِساؤُهُمْ یَرکَعُونَ لِلرَّغِیفِ وَیَسْجُدُونَ لِلدِّرْهَمِ حیارَی سُکاری لا مُسلِمینَ وَ لا نَصاری»؛ [2] .
«زمانی بر مردم خواهد آمد که درهم‏های آنان دینشان خواهد بود و همت ایشان شکم‏شان و قبله آنها زنان‏شان. برای طلا و نقره، رکوع و سجود به جای می‏آورند. آنان همواره در حیرت و مستی خواهند بود. نه بر مذهب مسلمانی‏اند و نه بر مسلک نصرانی».

2)دنیا پرستی
رسول خداصلی الله علیه وآله فرمود: «سَیَأتِی عَلَی اُمَّتی زَمَانٌ تَخْبُثُ فِیهِ سَرائرُهُمْ وَتَحْسُنُ فِیهِ عَلانِیَتُهُمْ طَمَعاً فِی‏الدُّنیا وَلایُریدُونَ بِهِ مَا عِنْدَاللهِ رَبِّهِمْ یَکُونُ دِینُهُمْ رِیَاءً لایُخالِطُهُم خَوفٌ یَعُمُّهُمُ اللّهُ مِنْهُ بِعِقابٍ فَیَدعُونَهُ‏دُعَاءَالغَرِیقِ فَلایَستَجِیبُ لَهُمْ»؛ [3] .
«زمانی بر امت من می‏آید که در آن زمان، درون‏های مردم پلید می‏شود؛ ولی ظواهرشان به طمع مال دنیا آراسته می‏گردد، به آنچه در پیشگاه خداوند هست، دل نمی‏بندند. کارشان ریا و تظاهر است. خوف از خدا به دل‏شان راه نیابد و خداوند آنان را به عذابی فراگیر دچار سازد. آنها چون غریق، خداوند را می‏خوانند؛ ولی او دعای‏شان را مستجاب نمی‏کند».

3) آزمایش‏های بزرگ 

یکی دیگر از ویژگی‏های این دوران امتحاناتی است که انسان‏ها در آن پشت سر می‏گذارند. با این آزمون‏ها، مردم به دو گروه تقسیم می‏شوند: موفق‏ها و ناموفق‏ها.
دراین‏باره‏پیامبرگرامی‏صلی الله علیه وآله به حضرت علی‏علیه السلام می‏فرماید: «یا عَلیُّ اَعجَبُ النَّاسِ اِیماناًوَاَعْظَمُهُمْ یَقیناً قَوْمٌ یَکُونُونَ فِی آخِرِالزَّمانِ لَمْ یَلْحَقُوا النَبِیَّ وَحُجِبَ عَنْهُم الحُجَّةُ فَآمَنُوا بِسَوادٍ عَلَی بَیَاضٍ...»؛ [4] .
«ای علی! بدان شگفت آورترین مردم در ایمان و بزرگ‏ترین آنان در یقین مردمی هستند که در آخِرُالزّمان - با آنکه پیامبر خود را ندیدند و از امام خود محجوب‏اند - به نوشته که خطی سیاه بر صفحه‏ای سپید است، ایمان می‏آورند».

پی نوشت ها: 
[1] ر.ک: متقی هندی، کنزالعمال، ج 25335 و9؛ ابن جریر طبری، جامع‏البیان، ج 26، ص 69؛ جصاص، احکام‏القرآن، ج 2، ص 244؛ ابن جوزی، زادالمسیر، ج 8، ص 291. 
[2] محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج 11، ص 379، ح 13305؛ ر.ک: صحیح مسلم، ج 1، ص 131. 
[3] شیخ کلینی، الکافی، ج 8، ص 306، ح 476؛ ر.ک: شیخ صدوق، ثواب الاعمال، ص 253. 
[4] شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج4، ص366؛ کمال‏الدین، ج1، ص288، باب 25، ح8.

  • رضا محمدزاده